معنی بازنهادن بازنهادن (مُ عَ نَ) نام نهادن. نام گذاشتن: این دیه جو خواست بن خراسان بنا کرده است و بنام خود بازنهاده. (تاریخ قم ص 78). لغت نامه دهخدا