جدول جو
جدول جو

معنی بازسپردن

بازسپردن
(مُ رَ حَ)
رد کردن. تسلیم کردن. سپردن:
به گنجینه سپارم گنج را باز
بدین شکرانه گردم گنج پرداز.
نظامی، مطلق پهن کردن. گستردن:
تیغ چون بر سری فرازکشند
ریگ ریزند و نطع بازکشند.
نظامی
لغت نامه دهخدا