معنی بازپس مانده بازپس مانده (پَ دَ / دِ) عقب مانده. بدنبال مانده. باقی. ج، بازپس ماندگان. باقین. عقب ماندگان. بدنبال ماندگان: وزین بازپس ماندگان قبائل بجز غمر غمرالردائی نبینم. خاقانی لغت نامه دهخدا