جدول جو
جدول جو

معنی بازبریدن

بازبریدن
(مَ ءَ)
از چیزی دل برداشتن. قطع کردن. ترک کردن. بریدن:
خو بازبریدم از خورشها
فارغ شده ام ز پرورشها.
نظامی.
لغت نامه دهخدا