ابوهیثم و بقولی ابوالقاسم یزیغ بن هیثم باریاباذی امام محلۀ خود بود، عبداﷲ بن محمود گفت یزیعبن هیثم مؤذن مسجد من بود و در آن مسجد منزل داشت، وی از چند تن حدیث کرد و چند تن نیز از وی روایت دارند، رجوع به انساب سمعانی شود، در کاری بغور تمام وارسیدن و اندک اندک بکمال خوبی سرانجام دادن، (غیاث)، در کار بغور تمام وارسیدن و بکمال خوبی آنرا سرانجام دادن، غزالی مشهدی گوید: غزالی شهد نظمت گر خورد عقل نماید تا ابد انگشت لیسی دهد سررشتۀ حرفی بکاتب که مو بشکافد از باریک ریسی بکوشد تا غلط کمتر نویسد گر از دستش نیاید خوشنویسی، (آنندراج) (ارمغان آصفی)، ، پنبه یا پشم را ریسمان باریک رشتن: فلان کار خانه ریسمان بافی، ریسمان باریک میریسد، بچیزی توجه تمام کردن، (فرهنگ نظام)