معنی بارهی
بارهی
جدوار، (ناظم الاطباء) (دمزن)، زدوار، زرنباد، زرنب، ماه پروین
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " بارهی " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...