جدول جو
جدول جو

معنی باره افکن

باره افکن
(شُ رَ دَ / دِ)
دیگرگون کننده باره. وارون، واژگون کننده حصار:
برآمد بادی از اقصای بابل
هوایش خاره درّ و باره افکن.
منوچهری، گشاده. عریض. پهناور: خانه باروح، مسرور. فرح. فرحه. (کازیمیرسکی). بشاش. شنگول. بانشاط
لغت نامه دهخدا