معنی باروت آقاجی باروت آقاجی رجوع به باروت آغاجی شود، آبستن، حبلی، باردار، حامل، حامله: بر چمن بارور کند هر شب شاخ را عون باد و قوت نم، مسعود سعد لغت نامه دهخدا