مخفف باریک است که در مقابل گنده باشد. (برهان). مخفف باریک. (رشیدی) (دمزن). رجوع به بارکک شود. (فرهنگ اسدی چ عباس اقبال ص 297). (مخفف باریک) چیز نازک و آن که کلفت نباشد. (فرهنگ نظام) : خلخیان خواهی و جماش چمش گردسرین خواهی و بارک میان. رودکی. و رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 1022 شود. مخفف باریک است. خواجه عمید گفته: حدیث غزل کم کنم در ثنایت لطافت کنم درج بارک تر از مو. (انجمن آرا) (جهانگیری) (آنندراج). باریک و دقیق، محل پذیرایی و ملاقات فراهم کردن: منعم بکوه و دشت و بیابان غریب نیست هر جا که رفت خیمه زد و بارگاه ساخت. سعدی (از ارمغان آصفی)