جدول جو
جدول جو

معنی بارشک

بارشک
(رَ)
دارای رشک. صاحب رشک. باغیرت. غیرتمند. غیور. غیران. نیک غیرتمند. (منتهی الارب). رشکین. (ناظم الاطباء). حسود. (ناظم الاطباء) (دمزن). غیره، بارشکی. (منتهی الارب). رجوع به رشک و ’با’ شود
لغت نامه دهخدا