معنی بارسالار بارسالار سالار بار، حاجب بزرگ، حافظ، نگاهبان، رئیس حفاظ و نگاهبانان: آن شنیدستم که در صحرای غور بارسالاری بیفتاد از ستور گفت چشم تنگ دنیادار را یاقناعت پرکند یا خاک گور، سعدی لغت نامه دهخدا