در اصل: بارأی، دانشمند، خردمند، صاحب رای نیکو: دلارای و بارای و با ناز و شرم سخن گفتن خوب و آوای نرم، فردوسی، بشاه جهان گفت بوزرجمهر که ای شاه باداد و با رای و مهر، فردوسی، شکیبا و باهوش و رای و خرد هزبر ژیان را بدام آورد، فردوسی، سام نریمان را پرسیدندکه ... آرایش جنگ چیست، جواب داد که فرّ ارجمند شاه و دانش سپهبد بارای و مبارز هنری، (نوروزنامه)، نخواهم شدن زو جهانگیرتر نه زو نیز با رای و تدبیرتر، نظامی، رجوع به ’با’ شود