حسن بن ابی سعد بن حسن، فقیه که پس از سال 330 هجری قمری درگذشته است، ثمر دادن، میوه دادن، بر دادن، گل دادن، میوه آوردن، ببار آمدن، ببار نشستن: چون هفت سال سپری شد خدای تعالی باران فرستاد و چشمه ها و کاریزها آب گرفت و از زمین نبات برست و درختان برآمد و بار داد، (ترجمه طبری بلعمی)، رطب هائی که نخلش بار میداد رطب را گوشمال خار میداد، نظامی، عجب که بیخ محبت نمیدهد بارم که بر وی اینهمه باران شوق میبارم، سعدی، ، اجازه دادن، رخصت حضوردادن: از آستانۀ خدمت کجا توانم رفت اگر بمنزل قربت نمیدهی بارم، سعدی (طیبات)، ، بار دادن زمین، کود دادن زمین، (ناظم الاطباء: بار)