جدول جو
جدول جو

معنی باجی

باجی
در ترکی بمعنی خواهر و همشیره، (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، خواهر (خراسان)، از ثقات ایران مسموع شده که این لفظ مخصوص خطاب بخواهر است نه مرادف آن، چنانکه بعضی گمان برده اند، اشرف گوید:
بر تو زیبد که خراج از همه خوبان گیری
شاه حسنی ّ و ترا لیلی و شیرین باجی،
نواب که باشد بجهان تاراجی
چسپان شده اختلاط او با باجی
زرها گیرد ز وجه فرج لولی
هستنداین قوم ازبرایش باجی،
(از آنندراج)،
، مرد بسیار دروغگوی، فضول، حیرت زده،
خون سرخ خالص، خون زهدان، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا