در ترکی ببر (حیوان مشهور). رجوع به ببر شود. پلنگ است که بعضی از پادشاهان ترک این لقب را برای خودبرگزیده اند. (لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 2) ، تصغیر باب چنانکه مامک تصغیر مام است و این تصغیر بجهت تعظیم است. (برهان) (آنندراج) (غیاث). پدر کوچک، پاپک یعنی پدرجان. (فرهنگ شاهنامۀ دکتر شفق). و گاه پدر خطاب بفرزند بابک کند: مزن چنگ ای پسر در جنگ بابک مکن زین پس بجنگ آهنگ بابک. سوزنی. ، امین و استوار باشد. (برهان) (آنندراج) (غیاث) ، نوعی از فیروزه که آنرا شهربابکی میگویند. (برهان) (آنندراج)