که از آهن گذراند تیر و جز آن را. که از آهن گذرد، تیغ و مانند آن: شماره سپاه آمدش صدهزار همه شیرمردان آهن گذار. فردوسی. بگفتش بدین تیغ آهن گذار بکینه برآرم از ایشان دمار. فردوسی. کجا تیغ و زوبین آهن گذار کجا نیزه و گرزۀ گاوسار؟ فردوسی. همیدون پیاده پس نیزه دار ابا جوشن و تیر آهن گذار. فردوسی. مرا تیر و پیکان آهن گذار همی بر برهنه نیاید بکار. فردوسی