نام خاندانی از سادات علوی موسوی که رئیس آنان سیدمحمد بن فلاح بن هبه الله در 848 ه. ق. بخوزستان دعوی مهدویت کرد. این مرد نخست در سلک طلاّ ب علوم دینیه بود و نزد شیخ احمد بن فهد تلمّذ می کرد. پس از آنکه این داعیه در او پیدا آمد جمعی از عرب بدو گرویده و بامر او به نهب و غارت و تاخت و تاز پرداختند و با امرا و حکام بعض بلاد عراق عرب و خوزستان جنگها کردتا کار او قوّت گرفت و بر بسیاری از شهرهای عراق و فارس و خوزستان مستولی گشت و در سال 875 درگذشت. پسرسلحشور و شجاع او علی که میتوانست پس از پدر دنبالۀ فتوحات او را بگیرد در حیات پدر بمرد و سلطان محسن فرزند دیگر سیدمحمد بجای او نشست، و او مردی علم دوست بود چنانکه شمس الدین محمد استرآبادی حاشیۀ خود رابر تجریداو نگاشت. پس از محسن علی و ایوب بفرمانروائی رسیدند، و آن دو را شاه اسماعیل اول صفوی در 914 منکوب و مقهور کرده بقتل رسانید لکن تا مدتی حکومت حویزه از دست صفویه ببازماندگان این دوده مفوض بود