جدول جو
جدول جو

معنی آل سلجوق

آل سلجوق(لِ سَ)
در دورۀ ضعف و انحطاط عباسیان، سلسله ای ازترکمانان بر ممالک اسلامی تسلط یافتند و آن را تحت حکومت درآوردند. سلاجقه به ایران و الجزیره و شام و آسیای صغیر هجوم برده و سلسله هائی را که در این نواحی فرمانروائی داشتند برانداخته و آسیای اسلامی را از حدغربی افغانستان تا ساحل بحرالروم متصرف شدند. سلاجقه فرزندان سلجوق بن تقاق از رؤسای ترکمانند که در خدمت یکی از خانان ترکستان میزیسته و از دشت قرقیز با تمام قبیلۀ خود بطرف جند و از آنجا ببخارا کوچ کرده و در آن سرزمین ساکن شده قبول اسلام کرده اند. سلجوق و پسران او در جنگهائی که مابین سامانیان و امرای ایلک خانیه و سلطان محمود غزنوی اتفاق افتاد شرکت می جستند و بتدریج قدرت آنان بجائی رسید که طغرل بیک و برادرش چغری بیک بریاست قبیلۀ خود بخراسان هجوم بردند وغزنویان را از آنجا رانده جانشین ایشان شدند و در سال 429 ه. ق. در مرو خطبه به نام چغری بیک داود خوانده و او را سلطان السلاطین نامیدند و همین مراسم را نیز در نیشابور به نام برادرش طغرل بیک بجای آوردند و بتدریج بلخ و جرجان و طبرستان و خوارزم بممالک سلجوقی افزوده شد و بزودی جبل و همدان و دینور و حلوان و ری و اصفهان بدان ضمیمه گردید و طغرل بیک در سال 447 به بغداد ورود کرد و نام او با لقب سلطانی در دارالخلافه بر منابر خوانده شد. و این خاندان را به نام سلاجقه و سلجوقیه و سلجوقیان نیز خوانند. (نقل به اختصاراز طبقات سلاطین اسلام استانلی لین پول). بعد از ملکشاه میان فرزندان او نفاق و خلاف افتاد و برخی از امرای سلجوقی که در نواحی ملک حکمران بودند فرصت را غنیمت شمرده سر از اطاعت جانشینان ملکشاه پیچیدند و در قلمرو حکمرانی خود سلطنت یا امارتی مستقل تشکیل کردندو بدین نهج چندین سلسله ملوک سلجوقی بوجود آمد که معروفترین آنها سلاجقۀ روم و شام و کرمان است و سلسلۀ اصلی را در مقابل این سلسله های فرعی سلاجقۀ بزرگ نامند و سلطنت این دودمان از 429 تا 552 دوام یافت.
رکن الدین ابوطالب طغرل بیک (429-455) ، عضدالدین ابوشجاع آلب ارسلان (455-465) ، جلال الدین ابوالفتح ملکشاه (465-485) ، ناصرالدین محمود (485-487) ، رکن الدین ابوالمظفر برکیارق (487-498) ، ملکشاه دوم (498) ، غیاث الدین ابوشجاع محمد (498) ، معزالدین ابوالحارث سنجر (511-552). این شعبه را خوارزمشاهیان منقرض کردند. (از طبقات سلاطین اسلامی استانلی لین پول).
سلاجقۀ روم: از سال 470 تا 700 ه. ق. در آسیای صغیر فرمانروایی به استقلال داشته اند. مؤسس این سلسله سلیمان بن قتلمش و آخرین ایشان علاءالدین کیقباد ثانی و شمارۀ آنان 17 تن، و انقراضشان به دست مغول و ترکان عثمانی بوده است.
سلاجقۀ شام: سلسله ای از آل سلجوق که از 487 تا سال 511 در شام فرمانروای مستقل بوده اند. مؤسس این سلسله تتش بن ارسلان و آخرین آنان سلطان شاه بن رضوان و عده آنها پنج تن، و انقراضشان به دست اتابکان بوری و امرای ارتقی بوده است.
سلاجقۀ عراق و کردستان: نه تن اخیر از سلاجقۀ اصلی که از سال 511 تا 590 در عراق و کردستان فرمانروایی به استقلال داشته اند. نخستین ایشان مغیث الدین محمود بن محمد ملکشاه و آخرین طغرل ثانی است که نسبت بسلاجقۀ بزرگ طغرل ثالث شمرده میشود. انقراض این سلسله خوارزمشاهیان بوده است.
سلاجقۀ کرمان: سلسله ای از آل سلجوق که از سال 423 تا 583 در کرمان به استقلال فرمانروایی داشته اند. مؤسس این سلسله عمادالدین قراارسلان قاوردبیک و آخرین ایشان محمدشاه ثانی و شمارۀ آنان سیزده تن، و انقراضشان به دست ترکان غز بوده است
لغت نامه دهخدا