معنی آفتاب رو آفتاب رو جائی که آفتاب بر آن تابد، برآفتاب، آفتاب گاه، مشراق، مشرقه، بتو، مقابل نسا، نسار، نسر: در موسم زمستان سعدی دو چیز خواهد با روی آفتابی در آفتاب روئی، سعدی، ، (با روئی چون آفتاب، با صورتی سخت جمیل لغت نامه دهخدا