معنی آسغدن آسغدن (کَ زَ دَ) مرکّب از: آ، نا + سغدن، سختن یعنی سنجیدن، ناسختن. ناسنجیدن. رجوع به آسغده، بسغده، بسغدن و بسغدیدن شود لغت نامه دهخدا