معنی آزرده کردن آزرده کردن(مُ حَ) رنجانیدن: آزرده کردن بوعبداﷲ از همه زشت تر بود. (تاریخ بیهقی) ، خستن به نیش: آزرده کرد کژدم غربت جگر مرا گوئی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا