جدول جو
جدول جو

معنی آزرده کردن

آزرده کردن(مُ حَ)
رنجانیدن: آزرده کردن بوعبداﷲ از همه زشت تر بود. (تاریخ بیهقی) ، خستن به نیش:
آزرده کرد کژدم غربت جگر مرا
گوئی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا