جدول جو
جدول جو

معنی آزاد

آزاد
نوعی سوسن و صفتی از آن و آن سوسن سپید است، (قاموس) :
گلبن اندر باغ گوئی کودکی نیکوستی
سوسن آزاد گوئی ساقیی زیباستی،
فرخی،
سوسن آزاد و شاخ نرگس بیمار جفت
نرگس خوشبوی و شاخ سوسن آزاد یار
این چنان زرین نمکدان بر بلورین مائده
وآن چنان چون بر غلاف زرّ سیمین گوشوار،
منوچهری،
خداوندا ز مدح تو زبان بنده درماند
وگر چون سوسن آزاد سرتاپا زبان گردد،
کمال اسماعیل
نوعی سرو و صفت آن:
بسرخه نگه کرد پس پیل تن
یکی سرو آزاد بد در چمن،
فردوسی،
حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند هیچ یک را آزاد نخوانده اند مگر سرو را، (گلستان)،
- مثل سرو آزاد، سخت خرّم:
چو طینوش بشنید ازو شاد گشت
بسان یکی سرو آزاد گشت،
فردوسی،
سیاوش ز ایرانیان شاد شد
بسان یکی سرو آزاد شد،
فردوسی
لغت نامه دهخدا