جدول جو
جدول جو

معنی آرزوانه

آرزوانه
(رِ نَ / نِ)
وحم. ویارانه. آنچه آبستن از خوردنیها و غیرخوردنیهای عادی چون گل و زغال آرزو کند خوردن را، آنچه خویشان و کسان زن آبستن پزند و او را فرستند، آنچه آرزو کنند. هوسانه. موضوع آرزو: آرزوانه همانقدر است که می بینی چو یک دم گذشت دگر بار آن ناآرزوانه شود و برنجاندت و این تن تو لقمۀ آرزوانۀتست. (کتاب المعارف). پس با خود بس آی و ترک آرزوانۀ خود بگوی و این هوا پوست و آرزوانه مغز است، تو ازاین پوست و از این مغز بگذر تا بجنت مأوی برسی. (کتاب المعارف). آرزوانه چو دانه ای است که در میان فخک باشد. (کتاب المعارف)
لغت نامه دهخدا