جدول جو
جدول جو

معنی آرایش کردن

آرایش کردن
(مُ بَ نَ)
تزیین. تزیّن. آراستن. جلوه کردن، طرازیدن. پدرام کردن. تدبیج. تنقیش. خودسازی
لغت نامه دهخدا