معرب آگور، از فارسی یا بگفتۀ منتهی الارب یونانی. خشت پخته. آجور. آگور: خم رها کن، که بود چاهی ژرف سر به آجر برآوریده شگرف. نظامی. - آجر بزرگ، به فارسی تاوه گویند که معرب آن طابق است و نیز بتازی آن را اردبه خوانند. - آجر تراش، آجری است که برونسوی اوساییده و هموار شده باشد زینت را و قسمی از آن را امروز قزاقی گویند. - آجر جوش، آجر بسیار پخته و از صورت و رنگ بگشته که در بنیاد ابنیه و پیرامن تپه های گلکاری بکار برند. - آجر ختایی، نوعی از آجر، بزرگتر از آجر عادی و کوچک تر از آجر نظامی. - امثال: نان کسی را آجر کردن، امید نفع و نعمت او را بدل بنومیدی کردن