جدول جو
جدول جو

معنی آتش فشان

آتش فشان
(چَ غَ دَ / دِ)
آن چیز یا آن کس که آتش افشاند.
- طیارۀ آتش فشان، کشتی که با آن نفت و آتش بدشمن می افکندند:
مرکبی دریاکش و طیاره ای آتش فشان
گه نشیب و گه فراز و گاه وصل و گاه نای.
منوچهری.
- کوه آتش فشان و آتش افشان، کوهی که از دهانۀ آن آب سیه و آتش و خاکستر سوزان بیرون جهد. برکان
لغت نامه دهخدا