معنی آبگز آبگز (گَ) آبخست. آبزرفت. - آبگز شدن، تباه شدن قسمتی از میوه. - ، ترنجیده شدن پوست تن آدمی بسبب آب، چنانکه کارگران حمّام را لغت نامه دهخدا