معنی آب تاختن آب تاختن (مُ بِ) میختن. میزیدن. (صحاح الفرس) : ز قلب آنچنان سوی دشمن بتاخت که از هیبتش شیر نر آب تاخت. رودکی. و سنگ اندر کمیزدان و دشخواری آب تاختن. (التفهیم) لغت نامه دهخدا