جدول جو
جدول جو

معنی این

این
ضمیر اشاره برای نزدیک، مقابل آن، ج، اینها، اینان، (فرهنگ فارسی معین)، کلمه اشاره که بدان به شخص یا شی ٔ حاضر اشاره میکنند، و چون این کلمه پس از موصوف واقع و موصوف بآن اضافه شود الفش در درج ساقط گردد، (از ناظم الاطباء)، پهلوی، ’ان’، از ایرانی باستان، ’اینا’، سانسکریت، ’انا’، ضمیر و اسم اشارۀ بنزدیک، مقابل ’آن’، (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) :
چه بیند بدین اندرون ژرف بین
چه گویی تو ای فیلسوف اندر این،
ابوشکور بلخی،
که این دادگر بر تو آسان کناد
بداندیش را دل هراسان کناد،
فردوسی،
به لهراسب گفت این بتان منند
شبستان فروزندگان منند،
فردوسی،
و گفت تتبع میکن تا این کیست که میگویند پیغمبر خواهد بود، (فارسنامۀ ابن البلخی)
لغت نامه دهخدا