معنی ایک ایک(اِ تِ) انبوه و درهم شدن درخت پیلو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، آب منی در زهدان. آب نر در زهدان، آوندشیر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). آوند شیر ستبر لغت نامه دهخدا