جدول جو
جدول جو

معنی اهل تمیز

اهل تمیز(اَ لِ تَ)
ممیّز. باهوش. باخرد. هوشمند: تفاوت میان ملاحظت دوستان و نظرت دشمنان ظاهرست و پوشانیدن آن بر اهل تمیز متعذر. (کلیله و دمنه).
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند ز ابن عبدالعزیز.
سعدی.
و رجوع به اهل و ترکیبات آن شود، عیاش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا