اوژندیدن. رجوع به اوژندیدن شود، ستون و عمود، پشتی و حامی. (ناظم الاطباء) ، امین و مردم معتمد و معتبر، اعتماد. (ناظم الاطباء) (برهان) (آنندراج) ، آستانۀ در خانه. (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). اوستان. (انجمن آرا). آستانۀ خانه. (برهان) : اندر جهان تهی تر از آن نیست خانه ای کز وام کرد مرد ورا فرش واوستام. ناصرخسرو