جدول جو
جدول جو

معنی انمجاج

انمجاج(اِ تِرْ)
چکیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ترشش: انمجت نقط من القلم، ای ترششت. (از ناظم الاطباء). پاشیده شدن مداد از قلم. (تاج المصادر بیهقی). چکیدن مداد از قلم. (آنندراج) ، در آب سوده گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گداخته شدن چیزی در آب. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا