جدول جو
جدول جو

معنی انطواء

انطواء(اِ تِ)
نوردیده گشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). درنوردیده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (غیاث اللغات) (آنندراج) (از اقرب الموارد). پیچیدن. نوردیده شدن. درنوشته شدن. پیچیده شدن. لوله شدن. (یادداشت مؤلف).
- انطواء بعض بر بعض، بهم پیچیدن. التفاف. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا