غارت آوردن. (ناظم الاطباء). غارت کردن. (از اقرب الموارد). غارت آوردن گرگ در گوسپندان. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، پیش آمدن جهت بدی و فراخیدن یا آشکار کردن آنچه در دل باشد و آهنگ جنگ کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پیش آمدن برای شر و گفته اند اقشعرار (فراخیدن = برخاستن موی بدن و راست ایستادن آن). و گفته اند آشکار کردن آنچه در دل باشد و قصد کشتار کردن. (از اقرب الموارد). ظاهر کردن ما فی الضمیر و بعد از آن قصد کارزار کردن. (یادداشت لغت نامه) ، ثابت ماندن: انصعت الناقه للفحل انصاعاً. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)