جدول جو
جدول جو

معنی انشر و منشر

انشر و منشر(اَ شَ رُ مَ شَ)
در تداول عوام، غوغا. آشوب. هیاهوی عظیم. جنگ وجدال خانگی سخت. جدال. نزاع.
- انشر و منشری بپا کردن. انشر و منشر راه انداختن. (از یادداشتهای مؤلف) ، مانده گردانیدن اندوه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خسته و مانده کردن. (از اقرب الموارد) ، رنج رسانیدن و دردمند گردانیدن بیماری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). دردمند ساختن مرض کسی را. (از اقرب الموارد). رنجانیدن. (تاج المصادر بیهقی). برنجانیدن. (مصادر زوزنی) ، دسته کردن کارد را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). نصاب (دسته) ساختن برای کارد. (از اقرب الموارد). کارد دسته کردن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا