معنی انسلال
- انسلال(اِ)
- پنهان بیرون آمدن از میان چیزی و آهسته آهسته برآمدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). از میان چیزی بیرون آمدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). درآمدن. بیرون آمدن. (از اقرب الموارد) ، اره کردن. (یادداشت مؤلف) : الرخام، حجر... یقطع من معادنه و ینشرو ینجر. (ابن البیطار ذیل رخام از یادداشت مؤلف)
