جدول جو
جدول جو

معنی اندوب

اندوب(اَ)
جوششی است با خارش که پوست بدن را سیاه کند و درشت گرداند آنرا بعربی قوبا گویند. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (از آنندراج). جوششی با خارش که بر پوست آدمی برآید و آن را سیاه و خشن کند و اندروب نیز گویند. (ناظم الاطباء) :
ترا کی خوش بود دیدار محبوب
که داری در همه اندام اندوب.
افضل الدین کرمانی.
و رجوع به اندروب و اندوج و قوبا شود، مرهم، مشمع. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا