معنی اندررسیدن اندررسیدن (مُ وَ لَ) رسیدن. وارد شدن. (فرهنگ فارسی معین). دررسیدن: از اتفاق نادر سرهنگ علی عبداﷲ و ابوالنجم ایاز... از غزنین اندررسیدند. (تاریخ بیهقی). چون ز چاهی می کنی هر روز خاک عاقبت اندررسی در آب پاک. مولوی. لغت نامه دهخدا