معنی انجوغ گرفتن
- انجوغ گرفتن(مَ)
- نشکنج گرفتن. (ناظم الاطباء). منقبض شدن. تشنج. (زمخشری، ازیادداشت مؤلف) : اقورار، تشنج، شنج، تخدید، انجوغ گرفتن. (تاج المصادر بیهقی). نخوص، انجوغ گرفتن پوست کسی از پیری. تخدد، انجوغ گرفتن. (از منتهی الارب).
- انجوغ گرفته، شنج. (زمخشری، از یادداشت مؤلف)
