معنی انجاص
- انجاص(اِ)
- اجاص و آلو. (ناظم الاطباء). آلو. (مهذب الاسماء) ، پایان. عاقبت. (فرهنگ فارسی معین) :
مرد در شهر خویش با نیروست
دیده هم در میان چشم نکوست
پشته هامون شود به انجامش
جوی جیحون شود بآرامش
خاک در ساکنی پسندیده است
چون بجنبید آفت دیده است.
سنایی (کارنامۀ بلخ).
در هر چه از اعتدال یاریست
انجامش آن بسازگاریست.
نظامی
