معنی انتکات - لغت نامه دهخدا
معنی انتکات
- انتکات
(اِ) - بسر درافتادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بسر در افتادن کسی. (آنندراج). بسر افتادن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). مطاوعۀ نکت کند: گویند نکته فانتکت، یعنی او را بسر انداختم پس افتاد. (از اقرب الموارد) ، اقامت نمودن. (آنندراج). انتوی القوم منزلاً بموضع کذا، یعنی اقامت نمودند در آن منزل. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، روان کردن حاجت را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). روا کردن حاجت را. (آنندراج). برآوردن حاجت کسی را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا