معنی انتقام کردن
- انتقام کردن (مُ خالْ لَ)
- مکافات کردن:
سفیه را بسفاهت جواب بازمده
ز بیوفا بوفا انتقام باید کرد.
ناصرخسرو.
هزار زخم پیاپی گر اتفاق افتد
ز دست دوست نشاید که انتقام کنند.
سعدی، چیره گردیدن اسب برفتار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). انتهب الفرس الشوط، چیره شدن برآن. (از اقرب الموارد)
