معنی انتقال کننده
انتقال کننده
(زَ)
آنکه عبور میکند و از جایی بجایی میرود.
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با انتقال کننده
احتمال کننده
احتمال کننده
شام اندوهی، بیخواب ماندگی بدخوابی متحمل بردبار
فرهنگ لغت هوشیار
انتخاب کننده
انتخاب کننده
ویچیتار دشتیار
فرهنگ لغت هوشیار
انتقال دهنده
انتقال دهنده
Transferor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
انتخاب کننده
انتخاب کننده
Elector
دیکشنری فارسی به انگلیسی
انتقال دهنده
انتقال دهنده
передатчик
دیکشنری فارسی به روسی
انتخاب کننده
انتخاب کننده
избиратель
دیکشنری فارسی به روسی
انتقال دهنده
انتقال دهنده
Überträger
دیکشنری فارسی به آلمانی
انتخاب کننده
انتخاب کننده
Wähler
دیکشنری فارسی به آلمانی
انتقال دهنده
انتقال دهنده
передавач
دیکشنری فارسی به اوکراینی