معنی انتطاق - لغت نامه دهخدا
معنی انتطاق
- انتطاق(اِ)
- نطاق پوشیدن زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نطاق درپوشیدن زن. (تاج المصادر بیهقی) : انتطقت المراه، نطاق پوشید آن زن. (ناظم الاطباء). کمر بر میان بستن مرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). چیزی بر میان بستن. (تاج المصادر بیهقی). کمر بستن. (مصادر زوزنی) : انتطق فلان، کمر بر میان بست فلان. (ناظم الاطباء) ، نفی شدگی، دورکردگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا