معنی انتطاح انتطاح(اِ) با هم سرون زدن قچقار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). سرون زدن گاو و قوچ و مثل آن. (غیاث اللغات). شاخ بشاخ زدن. (از اقرب الموارد). با یکدیگر سرو زدن. (تاج المصادر بیهقی). سر زدن و شاخ انداختن. (یادداشت مؤلف). لغت نامه دهخدا