جدول جو
جدول جو

معنی انتاع

انتاع
(اِ تِ)
خوی بسیار آوردن. (ناظم الاطباء). بسیار عرق کردن. (از اقرب الموارد) ، گذشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، روشن کردن آب زهیدۀ بن دیوار را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). صافی کردن آب نجل (زه) بن دیوار را، اختیار کردن نجل را. (از اقرب الموارد). و رجوع به نجل شود
لغت نامه دهخدا