جدول جو
جدول جو

معنی انبتاع

انبتاع(اِ)
انبتع منه انبتاعاً، منقطع گردید و فروماند در راه. (منتهی الارب). منقطع گردیدن و فروماندن در راه، گویند انبتع منه. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا