مشک. (مهذب الاسماء) (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نوعی از عطر. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). نوعی از بوی خوش. (منتهی الارب). مشک و گویند عطریست شبیه بدان و از آنست: تعل ّ بالعنبر و الاناب کرماً تدلّی من ذری الاعناب. یعنی جاریه تعل شعرها بالاناب. (از تاج العروس از ذیل اقرب الموارد). و از آنست: لا مسک و لا اناب اطیب من نسک من اناب. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، فروخوابانیدن ناقه را جهت گشنی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). و لایقال ناخت من المجرد و لا اناخت. (منتهی الارب)