جدول جو
جدول جو

معنی املول

املول
(اَ)
ابن وایل بن غوث بن قطن بن عریب بن زهیر بن ایمن بن همیسعبن حمیر. از اعراب است. (از معجم البلدان) ، کسانی که بر آنان اعتماد کنند. (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). معتمدان. استواران. (فرهنگ فارسی معین). کسانی که بر آنان اعتماد کنند و از آنان ایمن باشند. بی بیم دارندگان. (از آنندراج).
- هیئت امنا، گروهی که در سازمانی چون دانشکده و جز آن نظارت داشته باشند.
، (اصطلاح تصوف) ملامتیه را گویند. (از تعریفات جرجانی) (از فرهنگ فارسی معین). فرقۀ ملامتیه را که یکی از فرقه های صوفیه است گویند، و آنان کسانی هستند که آنچه را در باطن و نهان خود دارند در ظواهر آشکار نسازند. (از اصطلاحات الصوفیۀ کمال الدین ابوالغنائم).
- امنای تذکره، جمع واژۀ امین تذکره. (از فرهنگ فارسی معین).
- امنای دولت، کارگزاران دولت. (ناظم الاطباء).
و رجوع به امین شود
لغت نامه دهخدا